مغلطه ی بلاگردانی (Scapegoating) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (194)

به گزارش تور فرانسه، تعریف: مغلطه بلاگردانی موقعی اتفاق می افتد که شخص یا گروهی منفور و کم هوادار، یا شخص یا گروهی که انداختن تقصیرات گردن شان کار راحتی است، عامل اصلی یک مشکل پنداشته شوند.

مغلطه ی بلاگردانی (Scapegoating) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (194)

الگوی منطقی:

هیچ کس از X خوشش نمی آید یا به آن اهمیت نمی دهد.

بنابراین Y تقصیر X است.

مثال 1:

می دونم مست کردم، به پیش خدمت تعرض کردم و توی پارکینگ دسشویی کردم… ولی شیطون رفته بود تو جلدم.

شرح: گوینده سعی دارد تقصیرات خودش را بیندازد گردن شیطان و بدین ترتیب خود را تبرئه کند. شیطان بهترین بهانه برای اوست. چون نمی تواند حاضر گردد و از خود دفاع کند. همچنین تعداد زیادی از مردم سرتاسر جهان به وجود او اعتقاد دارند و در نظرشان او عامل اصلی رفتار غیراخلاقی است.

مثال 2:

دلیل توفند سهمگینی که در نیو اورلیان ویرانی زیاد به بار آورد، تعداد زیاد انسان های فاسدی است که در این ایالت زندگی می نمایند.

شرح: پس از رخ دادن توفند کاترینا (Hurricane Katrina)، یکی از فاجعه بارترین بلایایی طبیعی در تاریخ آمریکا، عده ای استدلال بالا را برای وقوع توفند به کار بردند. در این استدلال عامل یک فاجعه طبیعی گروهی از مردم در نظر گرفته شده، ولی طبیعت اخلاقیات حالی اش نیست و خشک و تر را با هم می سوزاند.

استثنا: اگر مردم به ناحق به عنوان مقصرین یک مشکل شناخته شوند، استثنایی در کار نیست. این تصور همواره مغلطه آمیز است.

منابع:

Douglas, T. (2002). Scapegoats: Transferring Blame. Routledge.

ترجمه ای از:

Logically Fallacious

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 14 تیر 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: tour-france.ir شناسه مطلب: 496

به "مغلطه ی بلاگردانی (Scapegoating) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (194)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مغلطه ی بلاگردانی (Scapegoating) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (194)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید