تفال به حافظ امروز یکشنبه 11 تیر ماه 1402، نامِ اعظم بِکُنَد کارِ خود ای دل، خوش باش
به گزارش تور فرانسه، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
گر چه بر واعظِ شهر این سخن آسان نگردد
تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نگردد
رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است
حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نگردد
گوهرِ پاک بِباید که گردد قابلِ فیض
ور نه هر سنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نگردد
نامِ اعظم بِکُنَد کارِ خود ای دل، خوش باش
که به تَلبیس و حیَل، دیو مسلمان نگردد
عشق می ورزم و امّید که این فَنِّ شریف.
چون هنرهایِ دگر موجب حِرمان نگردد
دوش می گفت که فردا بدهم کامِ دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نگردد
حُسنِ خُلقی ز خدا می طلبم خویِ تو را
تا دگر خاطرِ ما از تو پریشان نگردد
ذره را تا نَبُوَد همّتِ عالی حافظ
طالبِ چشمهٔ خورشیدِ درخشان نگردد
توضیح لغت: سالوس: فریب و چرب زبانی
تفسیر عرفانی:
گذشت و بخشش از جمله فضایل انسانی است که هر انسانی که می خواهد به کمال دست یابد و در پیشگاه قدسی او سر فرود آورد باید صاحب آن باشد و هر کس که از این فضایل برخوردار نباشد خواستار دستیابی به معشوق نیست.
تعبیر غزل:
عشقی در دل نهفته داری و از بیم آن که به وصال نرسی چه رنج ها بر تو می رود و چه قدر اندوه می خوری. از این غم بی فایده دست یردار. هر چه خدا بخواهد همان می گردد.
منبع: فرارو