مرگ مغزی نظام آموزش عالی

به گزارش تور فرانسه، نظامِ آموزش عالی کشور، به جسمِ نیمه جانی می ماند که به ضرب و زور مشتی دستگاه، به حیات خود ادامه می دهد و شوربختانه، نه خودش و نه اطرافیانش، آگاه نیستند به اینکه چه بر سرش آمده و خواهد آمد.

مرگ مغزی نظام آموزش عالی

گروه دانشگاه خبرنگاران، مجید طیبی؛ هر روز و هر سال، کثیری از جوانانِ این مملکت، با هزار امید و آرزو و آرمان به دستِ این نظامِ فشلِ بدقواره سپرده می شوند و دور از چشمِ خانواده هایِ از همه جا بی خبرشان، به شغلِ شریفِ اتلافِ وقت و هزینه شخصی و ملی همت می گمارند و هرگز هم مجالی نمی یابند تا - نه از دیگران - که از خودشان بپرسند که چه می کنی؟ کجایی؟ کجا می روی؟ چرا می روی؟ و اساسا راستش را بخواهی، آموزشِ عالیِ ما توانِ تحملِ کسی که این سوالات را از خود بپرسد و بفهمد و فریاد برآورد که آی جماعت، پادشاه لُخت است را ندارد.

خیلِ کثیرِ اطلاعاتِ مبهم و بعضا بیخودی که باید از جزوه های بی سر و تهِ فلان استاد و بهمان دکتر به ذهنت بسپاری (یا به عبارتِ خودمانی تَرَش حفظ کنی) بی آنکه درکی ازش داشته باشی، اجازه تفکر را سلب می کند و اساتیدی که -غالبا محصولِ همین سیستم هستند- آنقدر خمود و بی علاقه و کم انعطاف (و غالبا کم سواد) اند که مجالی برای پرسش از چیستی و چرایی نمی ماند.

فاجعه جزوه محوری، مبحثِ آموزش در نظامِ آموزشِ عالی کشور را کاملا بی وجه و از کار افتاده کرده و مصیبتِ نمره محوری، بلای جانِ استاد و دانش آموز شده. استادِ واقعی با مشتی کالبدِ بی روح و جان در کلاس طرف است که -طی سال ها تحصیل در همین نظام- آموخته اند بنویسند و بشنوند ولی فهم نکنند! بگویند و پاسخ دهند بی آنکه درک کنند چه از دهانشان بیرون می آید؛ در یک کلمه شرطی شده اند؛ بله! به بدترین معنایش فکر کنید! مثلِ حیواناتِ آزمایشگاهی، شرطی شده اند که بخوانند و حفظ کنند تا نمره بگیرند تا مدرک بگیرند ... و کسی نیست که فریاد بزند که با این وضعِ فجیعِ ارزشیابی، قضاوت درباره میزان سوادِ دانشجویان بر اساس نمره، همان قدر مضحک است که قضاوت درباره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بر اساس قطر شکم یا نرمی مو، مثلا!

دستِ مدیرانِ آموزشِ عالی، تا مفرغ به خونِ دانشجویان تحصیلات تحکیمی آغشته است! جنایتی که مقاله محوری در حقِ این مخلوقاتِ بی زبانِ مفلوک کرده، جدا قابل توصیف نیست. بر کسی پوشیده نیست که مجلاتِ خارجی (غربی و شرقی و ...) بر اساسِ نیازِشان (که محصولِ برآوردهای دقیق در حوزه نیاز های کشورشان است) تعریفِ حوزه کرده و بر همان اساس اقدام به پذیرش مقاله می کنند و ما به مثابه مزدورانِ بی جیره و مواجب، همه تلاشمان را می کنیم تا محصولی خوب برایشان تولید کنیم و مسائلِ مملکتِ آن ها را حل کنیم، بی هیچ چشم داشتی! و این محقق نمی شد (و نمی شود) مگر به تدبیرِ وزارتِ فخیمه علوم که معیار و ملاکِ همه چیز (از ارتقا اعضای هیأت علمی تا دفاع از رساله دکتری) در تحصیلات تکمیلی را در چاپِ مقالاتِ ISI قرار دهد. (وضعِ ژورنال های ترجمه ای داخلی هم بهتر از خارجی ها نیست؛ مادامی که تولید علم بر مبنای نیاز کشور نباشد، آب در هاون کوبیدن نیست! آب به آسیابِ اجانب ریختن است!)

همین امروز، همین شهر و همین خیابانی که ازش عبور می کنیم، چند مشکلِ حل نشده دارد که حتی 1 نفر از جمعیت میلیونیِ دانشجو و استاد سراغش را نگرفته؛ از هوای تهران تا شیلاتِ بوشهر، هزاران مشکل و مسئله حل نشده وجود دارد که هیچ کدام منتهی به ارائه مقاله در هیچ ژورنالی نخواهد شد ولی دردی از دردهای مملکت را درمان خواهد کرد و زخمی را التیام خواهد بخشید ... اینگونه - و فقط اینگونه - است که دانشگاه می تواند ادعا کند بیت المال را حرام نکرده.

مخلصِ کلام این که، هر مدیری، در هر کجایِ دستگاهِ عریض و طویلِ آموزش عالی (و به ویژه ریاست دانشگاه ها)، اگر می خواهد سرِ راحت بر بالش بگذارد، محکوم است که مبارزه جدی با این دو پدیده شوم را سرلوحه و اولیت اصلی کارش قرار دهد و برنامه عملیاتی اش را رسما اعلام کند؛ باشد که ببینیم و بشنویم معاون یا مدیر آموزشی، معاون یا سایر مسئولین پژوهشیِ فلان دانشگاه و بهمان دانشکده، یک بار، (برای رضای خدا) فقط یک بار از این سازوکارهای بروکراتیکِ مرسوم و پوسیده و نخ نما دل بکنند و دل بسوزانند برای آینده کشور.

بعدالتحریر: نگارنده پس از 9 سال و اندی حضور در دانشگاه های مختلف (از جمله خلیج فارس بوشهر، صنعتی امیرکبیر و تربیت مدرس تهران) و درکِ مناسبات حاکم بر دانشگاه ها، قویا بر این باور است که مدیران و مسئولین امر تکانی نخواهند خورد مگر آنکه روحِ پرسشگر و مطالبه گرِ جماعتِ دانشجو را پشتِ سرِ خود، لحظه به لحظه، حس کند؛ پس یادمان باشد که مخاطبِ اصلی نوشتارِ حاضر، جمعیت چند میلیونیِ دانشجویانِ کشور است، بیش و پیش از همه!

مجید طیبی - فعال دانشجویی

انتشار یادداشت های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط خبرنگاران نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه ها و فعالین دانشجویی است.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 9 مهر 1399 بروزرسانی: 9 مهر 1399 گردآورنده: tour-france.ir شناسه مطلب: 667

به "مرگ مغزی نظام آموزش عالی" امتیاز دهید

1 کاربر به "مرگ مغزی نظام آموزش عالی" امتیاز داده است | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مرگ مغزی نظام آموزش عالی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید