9 نکته و پیغام مخفی قسمت پایانی فصل اول سریال ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت - تور فرانسه

9. تابش خورشید از کف دستان من شروع شد

این دیالوگ از سلبریمبور (چارلز ادواردز) که آن را در ابتدای قسمت به الروند (رابرت آرامایو) بیان می نماید اشاره ای به وقایعی بسیار دور در عصر اول دارد. همان طور که گالادریل (مورفید کلارک) در قسمت اول شرح داد، زمانی خورشید هرگز طلوع ننموده بود و با این حال باز هم نوری در دنیا جاری بود. این نور به واسطه دو درخت والینور ساطع می شد که مورگوث در نهایت آن ها را از بین برد اما آخرین میوه های هر یک از آن درختان قبل از مرگ آن ها تبدیل به خورشید و ماه شدند و خورشید به عنوان آخرین میوه درخت لورلیندر در دستان یک شخص خاص نهاده شد.

8. استادی که نزد او شاگردی کردم همواره از مهارت شگفت انگیز شما صحبت می کرد

هالبراند/سائورون (چارلی ویکرز) اشاره می نماید که استادی داشته که با او درباره کارها و مهارت سلبریمبور صحبت نموده و این جمله در نگاهی به گذشته، عجیب به نظر می رسد، زیرا سائورون دو استاد داشته است. سائورون ابتدا زیر نظر والا آئوله که صنعتگری بزرگ در والار بود خدمت کرد اما در ادامه خیلی زود فاسد شد و بعید به نظر می رسد که سلبریمبور در آن موقع نامی برای خود دست و پا نموده باشد که آئوله از مهارت و کارهای او برای سائورون بگوید. استاد دیگر سائورون، مورگوث بود که در آهنگری به خوبی آئوله نبود اما احتمالا او بوده که از مهارت سلبریمبور نزد سائورون گفته و تعریف نموده است.

7. دیالوگ آن را یک هدیه بدانید اشاره به نام دیگر سائورون در کتاب ها دارد

مکالمه بین سلبریمبور و هالبراند با پیشنهاد هالبراند به سرانجام می رسد که می گوید میتریل را می توان با عناصر دیگر ترکیب کرد تا قدرت آن افزایش یابد و با گفتن جمله آن را یک هدیه بدانید جملات قبلی سلبریمبور را تصدیق می نماید. این جمله با توجه به معرفی هالبراند به عنوان سائورون در ادامه سریال، به نظر اشاره ای پنهان به شخصیت سائورون دارد.

سائورون در داستان تالکین و زمانی که الف های ارگیون را فریب داد تا حلقه های قدرت را خلق نمایند، نام آناتار را برای خود برگزید. آناتار نامی به معنای ارباب هدایا است و بنابراین نمایش هالبراند/سائورون به عنوان یک فرد هدیه دهنده احتمالا اشاره ای به شخصیت او در خط داستانی تالکین دارد.

6. جملات فارازون و پیش بینی آینده او

فارازون در حالی که تار-پالانتیر در حال مرگ است، صنعتگرانی را از اطراف جزیره جمع می نماید و مقبره ای را برای پادشاه سفارش می دهد تا او به جاودانگی برسد که هیچ کس، حتی یک پادشاه نیز نمی تواند در زندگی به آن دست یابد.

این دیالوگ یک نکته پنهان، نه برای مقبره تار-پالانتیر، بلکه برای خود شخصیت فارازون دارد. این جمله، علاوه بر واکنش عاطفی او به مرگ پادشاه، سرنوشت خود فارازون را به یاد می آورد و مانند پیشگویی آینده اوست، زیرا وی در ادامه به تدریج بیشتر و بیشتر درگیر دست یابی به جاودانگی و اجتناب کامل از مرگ می گردد. این ترس از مرگ آن قدر در فارازون رسوخ می نماید که در نهایت سائورون او را با استفاده از غرور ویران گر خودش نابود می نماید.

5. کلاه خود دور-لومین

به نظر می رسد که کلاه خود اژدهایی تورین تورامبار در سیلماریلیون، به عنصر تکرارشونده ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت تبدیل شده است و در هر قسمت در یک نقطه خاص دیده می گردد. این کلاه خود در قسمت 8 زمانی که ایرین (اما هوروات) در اتاق خصوصی بالای برج پادشاه حضور دارد، دوباره در انبار اسلحه به تصویر کشیده می گردد. تعیین نیست که آیا این عنصر واقعا به عنوان چیزی بیشتر از یک اشاره کوچک و پنهانی عمل خواهد نمود یا خیر اما فعلا که این گونه است.

4. این نیزه قرار است به کار آید…

حالا که صحبت از ابزار و ادوات جنگی کلاسیک شده، باید گفت که گیل گالاد (بنجامین واکر) برای اولین بار در قسمت 8 با نیزه خود (ایگلوس) ظاهر می گردد. ایگلوس هم نام نیزه و هم نام گیاهی در سرزمین میانه و به معنای خار برفی است. این نیزه چندین بار در کتاب های ارباب حلقه ها مورد اشاره نهاده شده و برجسته ترین لحظات آن در سریال هنوز به تصویر کشیده نشده اند. گفته می گردد که گیل گالاد در دوئل خود با سائورون در نبرد آخرین اتحاد از این نیزه استفاده می نماید.

3. ایستار

یکی از گیج نماینده ترین لحظات قسمت سرانجامی، کلمه ای بود که به غریبه (دنیل ویمن) نسبت داده شد. کلمه ایستار که برای او استفاده شد به معنای عاقل یا جادوگر است اما گیج نماینده ترین بخش جایی بود که فرقه گرایان اعتقاد داشتند که او سائورون نیست بلکه آن دیگری است. سوال این جاست که آن دیگری دقیقا کیست؟ معرفی او به عنوان یک جادوگر، احتمالا این شخصیت را به یکی از پنج جادوگر شناخته شده در کتاب های تالکین تبدیل می نماید اما اگر او آن دیگری باشد، به نظر می رسد که فرد ناشناخته دیگری هم در خط داستانی وجود دارد. قسمت سرانجامی به شدت نشان از این دارد که غریبه همان گندالف است اما این احتمال هم چنان وجود دارد که او یکی از جادوگران آبی باشد.

احتمال دیگر، هرچند عجیب به نظر می رسد، می تواند این باشد که او در واقع سارومان است. دیالوگ اصلی این بود: او سائورون نیست. او آن دیگری است. ایستار. تاریخچه تالکین در این جا شاید کمی به یاری ما بیاید. والا آئوله در واقع دو دستیار برجسته داشت. یکی مایرون (که بعدها به سائورون معروف شد) و دیگری کورومو که یک ایستار بود و به سارومان جادوگر معروف شد. اگر اشاره فرقه گرایان به دستیار دیگر آئوله باشد، کار بسیار جالب می گردد. مسلما این معما طولانی است و بحث درباره هویت غریبه هنوز کاملا تمام نشده است.

2. شاخه سبز

یک صحنه ظریف و لذت بخش در قسمت آخر، کشتی نومنورایی را هنگام بازگشت از سرزمین میانه نشان می دهد. نوعی گیاه با برگ سبز در اطراف کشتی پیچیده شده است.

به نظر می رسد که این نوع تزیین عمدتا از داستان های ناتمام تالکین برآمده و ظاهرا یک سنت نومنوری است که کشتی ها شاخه ای از درختی خاص را به نشانه خوش شانسی و هم چنین دوستی با مایارهای دریا، اوینن و اوسه با خود حمل می نمایند. این صحنه از یک جهت طعنه آمیز است، زیرا این کشتی چندان شانس خوبی نداشته اما در عین حال به امید سرزمین نومنور و رابطه آن ها با والار اشاره می نماید که هنوز قابل تجدید است.

1. سه حلقه برای پادشاهان الف

در نهایت، سه حلقه ساخته شده در سرانجام قسمت به قدری از یک دیگر متمایز بودند که تشخیص و شناسایی آن ها از شرحات کتاب های تالکین واقعا آسان بود. حلقه با سنگ آبی حلقه یاقوت کبود است که به نام ویلیا شناخته می گردد و قوی ترین حلقه در بین این سه حلقه است و بعدا گیل گالاد آن را به الروند می دهد. حلقه قرمز حلقه آتش است که سیردان کشتی ساز آن را به دست می نماید و بعدها به گندالف منتقل می گردد و ناریا نام دارد. حلقه آخر به عنوان حلقه میتریل با سنگی خاص یاد می گردد که گالادریل از قدرت آن برای رشد و محافظت از سرزمین لوتلورین استفاده می نماید.

نحوه توزیع همه حلقه ها بین حاملان نهایی خود بدون شک یکی از نکات اصلی فصل آینده خواهد بود اما در حال حاضر مخاطبان باید منتظر تحولات بعدی سریال حلقه های قدرت بمانند.

منبع: collider